صدای بوکان- یادداشت زیر به قلم رشید احمدرش جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی نوشته شده و صدای بوکان آن را بازنشر کرده است. مساله انتخابات بعنوان یکی از محدود مجراهای اصلی و اساسی جهت تشریک مساعی در مهم ترین نهاد قانونگذاری و نظارتی خصوصا در حوزه بودجه ریزی و تخصیص جغرافیایی بودجه، می باشد. اولویت […]

صدای بوکان- یادداشت زیر به قلم رشید احمدرش جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی نوشته شده و صدای بوکان آن را بازنشر کرده است.

مساله انتخابات بعنوان یکی از محدود مجراهای اصلی و اساسی جهت تشریک مساعی در مهم ترین نهاد قانونگذاری و نظارتی خصوصا در حوزه بودجه ریزی و تخصیص جغرافیایی بودجه، می باشد. اولویت مرکز و کلان شهرها پیرامون مشارکت یا عدم مشارکت هرچه باشد، درمناطق محروم و نابرخورداری مانندکردستان و سایر استان های عمدتا مرزی،مشارکت امری معقول و قابل توجیه است.

اهمیت این مجرا و مسیر مورد اشاره هنگامی برجسته تر می شود که بدانیم شوربختانه در کشور، علی رغم وجود پیشینه قوی در برنامه ریزی و وجود برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب، که اینک شاهد اجرای ششمین برنامه توسعه بعد از انقلاب هستیم، ضوابط چندان دقیق و مشخصی جهت عملیاتی کردن اصول کلی برنامه های توسعه وجود ندارد.در حقیقت در نظرگاه کنشگران اجتماعی و خصوصا سیاسی،اعتقاد وثیقی به نظریه خیر محدود فاستر”the limitted good “قابل مشاهده است.

نظریه ای که براساس ٱن همه مظاهر خیر، از جمله بودجه کشور کیکی واحد است که سهم هریک از مناطق یا استان ها و به همان نسبت شهرستان ها، در عمل به معنای تقلیل سهم و شانس برخورداری دیگران از ٱن خیر است!مخلص کلام اینکه نقش روابط در سهم یابی بسیار برجسته بوده غالبا بر ضوابط می چربد! از این رو، اینک که در موسم انتخابات هستیم و فضای جامعه را کمپین های جوراوجور و گاها عجیب و غریب در حال انجام است وعده و وعیدهای تکراری، شعارهای غیرقابل تحقق و غیر عملی،بازی با احساسات و هیجانات، پول پاشی های قابل تامل، تبلیغات فول لاکچری و.. فضای جامعه را ٱلوده است،دقت بیشتر در انتخاب کارگزارانی عملگرا که برپیچیدگی های چنین فضایی اشراف نسبی داشته و واجد برخی ویژگی های اولیه لازم ازجمله، شورپذیری، عملگرایی، اعتقاد به کارتیمی ،وسعت نظر و دست کم داشتن تخصص در یکی از زیرحوزه های مرتبط توسعه و نیز تجربه و سابقه کاری قابل قبول در حوزه اداری و مدیریتی باشند، امری ضروری و به باور اینجانب مصلحتی همگانی است که باید خصوصا در این دوره خاص مورد توجه قرار گیرد.

باری،در این دوره خاص از انتخابات مجلس و درحالی که حدود یک هفته رقابت های انتخاباتی و کمپین های تبلیغاتی در مقایسه با ادوار گذشته و با لحاظ نمودن شرایط اجتماعی، اقتصادی کنونی جامعه، بالنسبه کم رمق و در شرایط کم انگیزگی طبقات متوسط، کاندیداهای مجلس به زیرکی عمده جامعه هدف و مخاطبان خود را در میان اقشار کم برخوردار و محروم تر،حاشیه نشین، روستاییان و…نشانه گذاری کرده اند. امری که متاسفانه باعث بروز بداخلاقی های تبلیغاتی گسترده و قابل توجه ای در بسیاری شهرستان ها شد. درحقیقت، درغیاب حضور پررنگ طبقات برخوردارتر، در این دوره، استفاده ابزاری از فقر و محرومیت توده های شهری و روستایی،”تبلیغات کثیف”ابعاد قابل توجه به خود گرفت.

لذا با توجه به شرایط پیش گفته،نقش خواص و نخبگان جهت راهبری اجتماعی و جلوگیری از به سرمنزل مقصود رسیدن خواست واشتهای وافر برخی نوکیسگان رانتیر جهت پمپاژ وعده های پوپولیستی غیرقابل تحقق به جامعه عمدتا محروم و بازی پذیر،توصیه به انتخاب افراد مجرب، کارکشته، عملگرا و پراگماتیست که گلوگاه های نظام بودجه ریزی و سهم خواهی و معیارهای سیاست ورزی و سهم بری خردمندانه از نظام بودجه ریزی را بهتر بلدند،شاید توصیه پربیراهی نباشد.

بدیهی است در شرایط خاص فعلی،عمده مطالبات جامعه رای دهندگان ،اقتصادی و معیشتی می باشد. این امر البته نباید باعث غفلت نمایندگان از سایر مسایل جامعه ازجمله؛ اصلاح چرخه معیوب گردش نخبگان در سطح محلی و ملی، بکارگیری شایستگان،تخصص گرایی، توزیع متعادل و متوازن بودجه ،منافع و خدمات، تبعیض مثب در قبال مناطق کم برخوردار،تلطیف فضای فرهنگی و اجتماعی، تزریق و ترفیع نخبگان محلی در پست های مدیریتی میانی و کلان اداری کشور، کادرسازی، جلوگیری از هدر رفت سرمایه های انسانی ومالی از طریق اصلاح نظام اداری، تلاش جهت جلوگیری از هرنوع تنش اجتماعی و…غافل کند.البته در کنار توصیه های عمدتا مشترک و ملی، از توجه به مسایل خاص محلی نیز نظیر؛ مسایل مرزی، کولبری، تسریع تجارت مرزی، تکمیل پروژه های خدماتی،تولیدی نیمه کاره،تقویت و ترمیم بنگاه های بحران زده، تعریف پروژه های توسعه ای میان مقیاس نباید غافل بود.یک ٱسیب جدی که همواره نمایندگان کردادوار قبلی مجلس باٱن روبه رو بوده اند،فقدان هماهنگی و همکاری بین ٱنهابوده است.

بدتر انکه در بسیاری از موارد متاسفانه روابط بسیار تیره وتار و رقابت ٱمیز بوده است. امری که امکان هرگونه طراحی و برنامه ریزی مشترک را از ٱنها سلب نموده است.اهمیت این هماهنگی ها زمانی روشن می شود که بدانیم پیشنهاد مگاپروژه ها یا پروژه های کلان و نیمه کلان،مستلزم هماهنگی همکاری بین نمایندگان مناطق و استان است.باتوجه نکات مورد اشاره،صلاح همگانی درٱن است که از طریق رای مثبت به عملگرایی راه بر پوپولیسم منحط بسته شود.

انتهای پیام/ف.ا